معنی فارسی re-commences

B1

عمل دوباره شروع کردن به انجام کاری که پیش‌تر متوقف شده است.

To start something again, particularly after a pause.

example
معنی(example):

او هر دوشنبه با اشتیاق کار خود را دوباره آغاز می‌کند.

مثال:

He re-commences his work each Monday with enthusiasm.

معنی(example):

جلسه در ساعت 3 بعدازظهر دوباره آغاز می‌شود.

مثال:

The session re-commences at 3 PM.

معنی فارسی کلمه re-commences

: معنی re-commences به فارسی

عمل دوباره شروع کردن به انجام کاری که پیش‌تر متوقف شده است.