معنی فارسی recommencing
B1آغاز کردن دوباره کاری پس از یک وقفه.
The act of starting something again.
- verb
verb
معنی(verb):
To begin again.
example
معنی(example):
از هفته گذشته اعلام شد که کلاسها دوباره شروع خواهند شد.
مثال:
The recommencing of classes was announced last week.
معنی(example):
آنها پس از وقفه، تمرینات خود را دوباره آغاز میکنند.
مثال:
They are recommencing their training after the break.
معنی فارسی کلمه recommencing
:
آغاز کردن دوباره کاری پس از یک وقفه.