معنی فارسی re-converted
B1دوباره تبدیل کردن، تیمی از فرآیندهای علمی برای تبدیل یک فرم به فرم دیگر به طور مجدد است.
To convert again or anew.
- VERB
example
معنی(example):
مهندس دادهها را به فرمت قابل استفاده دوباره تبدیل کرد.
مثال:
The engineer re-converted the data into a usable format.
معنی(example):
او پس از فهم اینکه فایل خراب شده، آن را دوباره تبدیل کرد.
مثال:
She re-converted the file after realizing it was corrupted.
معنی فارسی کلمه re-converted
:
دوباره تبدیل کردن، تیمی از فرآیندهای علمی برای تبدیل یک فرم به فرم دیگر به طور مجدد است.