معنی فارسی re-converting
B1عملی که به وسیله آن چیزی دوباره به فرم قبلی یا جدید تبدیل میشود.
The act of converting something again.
- VERB
example
معنی(example):
فرایند دوباره تبدیل ویدیو چندین ساعت طول کشید.
مثال:
The process of re-converting the video took several hours.
معنی(example):
ما در حال دوباره تبدیل فایلهای قدیمی برای حفظ آنها هستیم.
مثال:
We are re-converting the old files to preserve them.
معنی فارسی کلمه re-converting
:
عملی که به وسیله آن چیزی دوباره به فرم قبلی یا جدید تبدیل میشود.