معنی فارسی re-discover
B1دوباره کشف کردن، به معنای پیدا کردن یا یادآوری علاقه یا چیزی که قبلاً تجربه شده است.
To discover again, often relating to interests or experiences.
- VERB
example
معنی(example):
میخواهم امسال عشق به خواندن را دوباره کشف کنم.
مثال:
I want to re-discover my love for reading this year.
معنی(example):
او تصمیم گرفت تا مسیرهای پیادهروی مورد علاقهاش را دوباره کشف کند.
مثال:
She decided to re-discover her favorite hiking trails.
معنی فارسی کلمه re-discover
:
دوباره کشف کردن، به معنای پیدا کردن یا یادآوری علاقه یا چیزی که قبلاً تجربه شده است.