معنی فارسی re-float

B1

شناور کردن مجدد یک شیء در آب، به ویژه در مورد وسایل نقلیه آبی.

To make something float again, especially in relation to watercraft.

example
معنی(example):

تیم توانست پس از ساعت‌ها کار، کشتی را دوباره شناور کند.

مثال:

The team managed to re-float the vessel after hours of work.

معنی(example):

ما باید کانتینر را قبل از اینکه غرق شود دوباره شناور کنیم.

مثال:

We need to re-float the container before it sinks.

معنی فارسی کلمه re-float

: معنی re-float به فارسی

شناور کردن مجدد یک شیء در آب، به ویژه در مورد وسایل نقلیه آبی.