معنی فارسی re-found

B1

دوباره تأسیس کردن، یعنی تأسیس یک سازمان یا گروهی که قبلاً وجود داشته و حالا از نو راه‌اندازی می‌شود.

To establish again something that existed before.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت که سازمان را دوباره تأسیس کند پس از اینکه منحل شده بود.

مثال:

She decided to re-found the organization after it had dissolved.

معنی(example):

او به شدت تلاش کرد تا کلوب را با اعضای جدید دوباره تأسیس کند.

مثال:

He worked hard to re-found the club with new members.

معنی فارسی کلمه re-found

: معنی re-found به فارسی

دوباره تأسیس کردن، یعنی تأسیس یک سازمان یا گروهی که قبلاً وجود داشته و حالا از نو راه‌اندازی می‌شود.