معنی فارسی re-imagined
B1نسخهای جدید از یک مکان یا ایده که به شیوهای جدید و متفاوت تعبیر شده است.
A new version of a place or idea that has been interpreted in a new and different way.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جامعه پارک را به عنوان مکانی برای تجمع دوباره تصور کرده است.
مثال:
The community has re-imagined the park as a gathering place.
معنی(example):
یک رویکرد دوباره تصور شده به طراحی میتواند الهام بخش نوآوری باشد.
مثال:
A re-imagined approach to design can inspire innovation.
معنی فارسی کلمه re-imagined
:
نسخهای جدید از یک مکان یا ایده که به شیوهای جدید و متفاوت تعبیر شده است.