معنی فارسی re-imagines
B1دوباره تصور کردن چیزی به شیوهای جدید و نوآورانه.
To imagine something again in a new and innovative way.
- VERB
example
معنی(example):
او موسیقی سنتی را برای یک مخاطب مدرن دوباره تصور میکند.
مثال:
She re-imagines traditional music for a modern audience.
معنی(example):
او اغلب داستانها را دوباره تصور میکند تا آنها را جذابتر کند.
مثال:
He often re-imagines stories to make them more engaging.
معنی فارسی کلمه re-imagines
:
دوباره تصور کردن چیزی به شیوهای جدید و نوآورانه.