معنی فارسی re-locating

B1

فرآیند تغییر مکان، به ویژه جابجایی افراد یا مؤسسه‌ها از یک مکان به مکان دیگر.

The process of moving to a different place.

example
معنی(example):

شرکت در حال انتقال دفتر مرکزی خود به منظور بهبود کارایی است.

مثال:

The company is re-locating its headquarters to improve efficiency.

معنی(example):

او کسب و کار خود را به یک منطقه قابل دسترس تر منتقل می‌کند.

مثال:

She is re-locating her business to a more accessible area.

معنی فارسی کلمه re-locating

: معنی re-locating به فارسی

فرآیند تغییر مکان، به ویژه جابجایی افراد یا مؤسسه‌ها از یک مکان به مکان دیگر.