معنی فارسی re-looked

B1

دوباره نگاه کردن به چیزی، به معنای تجدید نظر در آن.

Simple past tense of re-look; to look at something again.

example
معنی(example):

او قبل از امتحان به نوت‌هایش دوباره نگاه کرد.

مثال:

She re-looked at her notes before the exam.

معنی(example):

آنها به وضعیت دوباره نگاه کردند و رویکرد خود را تغییر دادند.

مثال:

They re-looked at the situation and changed their approach.

معنی فارسی کلمه re-looked

: معنی re-looked به فارسی

دوباره نگاه کردن به چیزی، به معنای تجدید نظر در آن.