معنی فارسی re-pass

B1

دوباره امتحان دادن یا انجام یک آزمون مجدد.

To pass again a test or assessment.

example
معنی(example):

اگر قبول نشوی، باید امتحان را دوباره بدهی.

مثال:

If you fail, you have to re-pass the exam.

معنی(example):

او نیاز دارد تا مصاحبه را دوباره بدهد تا شغل را بگیرد.

مثال:

He needs to re-pass the interview to get the job.

معنی فارسی کلمه re-pass

: معنی re-pass به فارسی

دوباره امتحان دادن یا انجام یک آزمون مجدد.