معنی فارسی re-plan

B1

تنظیم یا تغییر مجدد یک برنامه یا تصمیم برای بهبود یا سازگاری با شرایط جدید.

To plan again or differently.

example
معنی(example):

ما باید تعطیلات‌مان را دوباره برنامه‌ریزی کنیم چون هتل کاملاً پر است.

مثال:

We need to re-plan our vacation since the hotel is fully booked.

معنی(example):

عاقلانه است که سرمایه‌گذاری‌های خود را به‌طور دوره‌ای دوباره برنامه‌ریزی کنید.

مثال:

It’s wise to re-plan your investments periodically.

معنی فارسی کلمه re-plan

: معنی re-plan به فارسی

تنظیم یا تغییر مجدد یک برنامه یا تصمیم برای بهبود یا سازگاری با شرایط جدید.