معنی فارسی re-start

B1

آغاز دوباره یک فعالیت یا فرآیند بعد از توقف.

To begin something again after it has stopped temporarily.

example
معنی(example):

اگر برنامه قفل کند، می‌توانید آن را دوباره شروع کنید.

مثال:

You can re-start the application if it crashes.

معنی(example):

او تصمیم گرفت پس از چند سال، تحصیلاتش را دوباره آغاز کند.

مثال:

He decided to re-start his education after several years.

معنی فارسی کلمه re-start

: معنی re-start به فارسی

آغاز دوباره یک فعالیت یا فرآیند بعد از توقف.