معنی فارسی re-unified

B1

مجدداً یکپارچه‌شده، به معنای بازگشت به یک وضعیت واحد پس از تقسیم.

Having been unified again after a period of separation.

example
معنی(example):

کشورهای مجدداً یکپارچه‌شده استقلال خود را جشن گرفتند.

مثال:

The re-unified countries celebrated their independence.

معنی(example):

پس از سال‌ها، سرزمین‌های تقسیم‌شده خود را بالاخره مجدداً یکپارچه کردند.

مثال:

After years, they finally re-unified their divided lands.

معنی فارسی کلمه re-unified

: معنی re-unified به فارسی

مجدداً یکپارچه‌شده، به معنای بازگشت به یک وضعیت واحد پس از تقسیم.