معنی فارسی re-unifying
B1عمل مجدداً یکپارچه کردن، که به معنای تبدیل چندین بخش یا گروه به یک کل است.
The act of bringing together once again, especially after separation.
- VERB
example
معنی(example):
فرایند مجدداً یکپارچه کردن جوامع زمان میبرد.
مثال:
The process of re-unifying communities takes time.
معنی(example):
مجدداً یکپارچه کردن خانوادهها نیاز به تلاش زیادی داشت.
مثال:
Re-unifying the families required a lot of effort.
معنی فارسی کلمه re-unifying
:
عمل مجدداً یکپارچه کردن، که به معنای تبدیل چندین بخش یا گروه به یک کل است.