معنی فارسی reaccompany

B1

دوباره همراهی کردن، به معنای رفتن یا حمایت کردن از کسی به طور مجدد.

To accompany someone again, often for the purpose of safety or support.

example
معنی(example):

من دوباره شما را به ایستگاه همراهی می‌کنم تا مطمئن شوم که به‌سلامت به آنجا می‌رسید.

مثال:

I will reaccompany you to the station to make sure you get there safely.

معنی(example):

راهنما گروه را برای بازدید نهایی دوباره همراهی خواهد کرد.

مثال:

The guide will reaccompany the group for the final tour.

معنی فارسی کلمه reaccompany

: معنی reaccompany به فارسی

دوباره همراهی کردن، به معنای رفتن یا حمایت کردن از کسی به طور مجدد.