معنی فارسی reacquiring
B1فرآیند دوباره بهدست آوردن چیزی که قبلاً در اختیار فرد بوده است.
The process of obtaining something again that was lost or previously owned.
- verb
verb
معنی(verb):
Acquire again
example
معنی(example):
او پس از سالها در حال دوباره بهدست آوردن اشتیاقش به نقاشی است.
مثال:
She is reacquiring her passion for painting after many years.
معنی(example):
او به آرامی در حال دوباره بهدست آوردن اعتماد دوستانش است.
مثال:
He is reacquiring the trust of his friends slowly.
معنی فارسی کلمه reacquiring
:
فرآیند دوباره بهدست آوردن چیزی که قبلاً در اختیار فرد بوده است.