معنی فارسی reacquired

B1

دوباره به‌دست آوردن یا احیای چیزی که قبلاً در اختیار فرد بوده است.

To obtain something again that was lost or had previously been possessed.

verb
معنی(verb):

Acquire again

example
معنی(example):

شرکت دارایی‌های سابق خود را دوباره به‌دست آورد تا کسب و کارش را احیا کند.

مثال:

The company reacquired its former assets to restore its business.

معنی(example):

پس از سال‌ها، او مهارت‌هایی را که قبلاً داشت دوباره به‌دست آورد.

مثال:

After years, he reacquired the skills he once had.

معنی فارسی کلمه reacquired

: معنی reacquired به فارسی

دوباره به‌دست آوردن یا احیای چیزی که قبلاً در اختیار فرد بوده است.