معنی فارسی re-acquainting

B1

آشنا شدن دوباره، به معنای برقراری شناخت دوباره یا ارتباط مجدد با چیزی یا کسی است.

The act of making oneself familiar with something again.

example
معنی(example):

او در حال آشنا شدن دوباره با عکس‌های قدیمی است.

مثال:

He is re-acquainting himself with old photographs.

معنی(example):

آنها در حال آشنا شدن دوباره با جامعه هستند.

مثال:

They are re-acquainting themselves with the community.

معنی فارسی کلمه re-acquainting

: معنی re-acquainting به فارسی

آشنا شدن دوباره، به معنای برقراری شناخت دوباره یا ارتباط مجدد با چیزی یا کسی است.