معنی فارسی reactiveness

B1

میزان یا درجه‌ای که یک ماده یا سیستم به محرک‌های خارجی واکنش نشان می‌دهد.

The quality or state of being reactive; the tendency to react to stimuli.

example
معنی(example):

واکنش‌پذیری ماده شیمیایی برای آزمایش بسیار مهم بود.

مثال:

The reactiveness of the chemical was crucial for the experiment.

معنی(example):

واکنش‌پذیری بالا می‌تواند به نتایج غیرمنتظره در آزمایش‌ها منجر شود.

مثال:

High reactiveness can lead to unexpected results in experiments.

معنی فارسی کلمه reactiveness

: معنی reactiveness به فارسی

میزان یا درجه‌ای که یک ماده یا سیستم به محرک‌های خارجی واکنش نشان می‌دهد.