معنی فارسی reaginically
B1به طور مربوط به آنتی‌بادی‌های واکنش دهنده و نشانه‌های آنها.
In a manner that pertains to or is characterized by reagin.
- ADVERB
example
معنی(example):
علائم پس از قرارگیری در معرض گرده به‌صورت واکنشی ظاهر شد.
مثال:
The symptoms appeared reaginically after exposure to pollen.
معنی(example):
او به آلرژن‌های موجود در هوا واکنشی نشان داد.
مثال:
She responded reaginically to the allergens in the air.
معنی فارسی کلمه reaginically
:
به طور مربوط به آنتی‌بادی‌های واکنش دهنده و نشانه‌های آنها.
