معنی فارسی real property
B2اموال واقعی، زمین و چیزهای دائمی متصل به آن که شامل املاک و مستغلات میشود.
Land and anything permanently affixed to it, typically in a legal context.
- noun
noun
معنی(noun):
Real estate.
example
معنی(example):
اموال واقعی شامل زمین و هر چیزی است که به طور دائمی به آن متصل است.
مثال:
Real property includes land and anything permanently attached to it.
معنی(example):
سرمایهگذاری در اموال واقعی میتواند راهی خوب برای ساخت ثروت باشد.
مثال:
Investing in real property can be a good way to build wealth.
معنی فارسی کلمه real property
:
اموال واقعی، زمین و چیزهای دائمی متصل به آن که شامل املاک و مستغلات میشود.