معنی فارسی realive

B1

دوباره زنده شدن یا احساس زنده بودن، به خصوص بعد از یک بحران یا حالت افسردگی.

To become alive again or to feel more alive, especially after a difficult or low period.

example
معنی(example):

پس از نجات، توله‌سگ به نظر می‌رسید که دوباره زنده شده است.

مثال:

After being rescued, the puppy seemed realive.

معنی(example):

گل‌ها بعد از باران به نظر زنده‌تر می‌آمدند.

مثال:

The flowers looked realive after the rain.

معنی فارسی کلمه realive

: معنی realive به فارسی

دوباره زنده شدن یا احساس زنده بودن، به خصوص بعد از یک بحران یا حالت افسردگی.