معنی فارسی realization
B1 /-laɪˈzeɪʃən/پی بردن به یک واقعیت، درک یا بروز یک حقیقت.
The act of becoming fully aware of something as a fact.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of realizing.
معنی(noun):
The result of an artistic effort.
مثال:
The painter's realization of her concept was breathtaking.
example
معنی(example):
او خیلی دیر به اشتباه خود پی برد.
مثال:
His realization of the mistake came too late.
معنی(example):
پی بردن به اینکه او متعلق به اینجا است، بسیار هیجانانگیز بود.
مثال:
The realization that she belongs here was overwhelming.
معنی فارسی کلمه realization
:
پی بردن به یک واقعیت، درک یا بروز یک حقیقت.
