معنی فارسی realizations

B1

درک ها، لحظاتی از شناخت یا آگاهی جدید از یک موضوع مهم یا واقعیت که به تغییر یا واکنش منجر می شود.

The act of becoming fully aware of something as a fact; an acknowledgment or understanding.

noun
معنی(noun):

The act of realizing.

معنی(noun):

The result of an artistic effort.

مثال:

The painter's realization of her concept was breathtaking.

example
معنی(example):

درک های او به او در تغییر زندگی اش کمک کرد.

مثال:

Her realizations helped her change her life.

معنی(example):

او در طول سفرهایش چندین درک داشت.

مثال:

He had several realizations during his travels.

معنی فارسی کلمه realizations

: معنی realizations به فارسی

درک ها، لحظاتی از شناخت یا آگاهی جدید از یک موضوع مهم یا واقعیت که به تغییر یا واکنش منجر می شود.