معنی فارسی rear-

B1

عقب، پیشوندی که به معنای پشت یا عقب در ترکیب با دیگر کلمات استفاده می‌شود.

A prefix used to indicate the back or rear of something.

example
معنی(example):

آنها یک آینه عقب‌نما در خودرو نصب کردند.

مثال:

They installed a rear-view mirror in the car.

معنی(example):

قسمت عقبی خودرو می‌تواند بار اضافی را حمل کند.

مثال:

The rear compartment of the vehicle can hold extra luggage.

معنی فارسی کلمه rear-

: معنی rear- به فارسی

عقب، پیشوندی که به معنای پشت یا عقب در ترکیب با دیگر کلمات استفاده می‌شود.