معنی فارسی reallocations
B1تخصیصهای مجدد، شکل جمعی فرآیندهای انتقال منابع یا بودجه از یک بخش به دیگر بخشها.
Multiple instances of distributing something again or differently.
- NOUN
example
معنی(example):
تخصیصهای مجدد با مقاومت کارکنان مواجه شد.
مثال:
The reallocations were met with resistance from the staff.
معنی(example):
تخصیصهای مجدد مکرر داراییها میتواند عملیات کسبوکار را مختل کند.
مثال:
Frequent reallocations of assets can disrupt business operations.
معنی فارسی کلمه reallocations
:
تخصیصهای مجدد، شکل جمعی فرآیندهای انتقال منابع یا بودجه از یک بخش به دیگر بخشها.