معنی فارسی realnesses

B1

حالت یا ویژگی واقعی بودن، به ویژه در زمینه‌های مختلف و متنوع.

The quality or state of being real; the nature of actual existence.

example
معنی(example):

کار هنرمند واقعیات مختلف زندگی را بررسی می‌کند.

مثال:

The artist's work explores the various realnesses of life.

معنی(example):

فرهنگ‌های مختلف واقعیات خاص خود را دارند که هویت آنها را شکل می‌دهد.

مثال:

Different cultures have their own realnesses that shape their identities.

معنی فارسی کلمه realnesses

: معنی realnesses به فارسی

حالت یا ویژگی واقعی بودن، به ویژه در زمینه‌های مختلف و متنوع.