معنی فارسی reamass
B1انبوه، جمعآوری یا انباشت هیجانات یا احساسات در یک زمان خاص.
A large accumulation of emotions or feelings.
- NOUN
example
معنی(example):
او پس از پایان فیلم احساس انبوهی از احساسات کرد.
مثال:
She felt a reamass of emotions after the movie ended.
معنی(example):
انبوهی از احساسات گاهی میتواند طاقتفرسا باشد.
مثال:
The reamass of feelings can be overwhelming at times.
معنی فارسی کلمه reamass
:
انبوه، جمعآوری یا انباشت هیجانات یا احساسات در یک زمان خاص.