معنی فارسی reambitious
B1بلندپروازانه دوباره، نشاندهنده آرزو یا هدفی قویتر و جاهطلبانهتر از قبل.
Having renewed ambition or a strong desire to achieve something significant.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طرحهای دوباره بلندپروازانه او برای آینده همه را هیجانزده کرد.
مثال:
Her reambitious plans for the future excited everyone.
معنی(example):
پروژه دوباره بلندپروازانه قصد داشت صنعت را متحول کند.
مثال:
The reambitious project aimed to revolutionize the industry.
معنی فارسی کلمه reambitious
:
بلندپروازانه دوباره، نشاندهنده آرزو یا هدفی قویتر و جاهطلبانهتر از قبل.