معنی فارسی reapproval
B1تجدید تأیید، فرایند تأیید مجدد یک مورد یا موضوع خاص.
The action of approving something again.
- NOUN
example
معنی(example):
مدیر درخواست تجدید نظر در بودجه پروژه را کرد.
مثال:
The manager requested a reapproval of the project budget.
معنی(example):
پس از ایجاد تغییرات، تجدید نظر ضروری بود.
مثال:
After changes were made, the reapproval was necessary.
معنی فارسی کلمه reapproval
:
تجدید تأیید، فرایند تأیید مجدد یک مورد یا موضوع خاص.