معنی فارسی rearmouse
B2منظور از ریرموس تغییر یا تنظیم مجدد؛ به ویژه در پیوند با کامپیوتر
To reset or adjust settings, particularly in computing
- VERB
example
معنی(example):
نرمافزار جدید به شما اجازه میدهد به راحتی ریرموس کنید.
مثال:
The new software allows you to rearmouse easily.
معنی(example):
او تصمیم گرفت تنظیمات کامپیوترش را تغییر دهد.
مثال:
She decided to rearmouse her computer settings.
معنی فارسی کلمه rearmouse
:
منظور از ریرموس تغییر یا تنظیم مجدد؛ به ویژه در پیوند با کامپیوتر