معنی فارسی rearose

B1

مجدد به وجود آمدن یا به سطح برگشتن، مخصوصاً در مورد ایده‌ها یا موضوعات

To come back or appear again after being absent

example
معنی(example):

پس از یک بحث طولانی، ایده‌های جدیدی مجدداً به وجود آمدند.

مثال:

After a long discussion, new ideas rearose.

معنی(example):

نگرانی‌های قدیمی در طول جلسه دوباره به وجود آمدند.

مثال:

Old concerns rearose during the meeting.

معنی فارسی کلمه rearose

: معنی rearose به فارسی

مجدد به وجود آمدن یا به سطح برگشتن، مخصوصاً در مورد ایده‌ها یا موضوعات