معنی فارسی reascendency

C1

بازگشت به موقعیتی عالی یا قدرت.

The state of regaining a position of dominance.

example
معنی(example):

بازگشت قدرت فناوری در زندگی ما غیرقابل انکار است.

مثال:

The reascendency of technology in our lives is undeniable.

معنی(example):

این دوره نشان‌دهنده بازگشت قدرت ایده‌های نوآورانه است.

مثال:

This period marks the reascendency of innovative ideas.

معنی فارسی کلمه reascendency

: معنی reascendency به فارسی

بازگشت به موقعیتی عالی یا قدرت.