معنی فارسی reassociating
B1در حال ارتباط مجدد، عملی که در آن افراد یا گروهها دوباره به هم مرتبط میشوند.
The action of connecting or relating again.
- VERB
example
معنی(example):
آنها در حال ارتباط دوباره منابع مختلف برای بهبود سیستم هستند.
مثال:
They are reassociating various resources to improve the system.
معنی(example):
دوباره مرتبط کردن دادهها ممکن است زمانبر باشد.
مثال:
Reassociating the data might take some time.
معنی فارسی کلمه reassociating
:
در حال ارتباط مجدد، عملی که در آن افراد یا گروهها دوباره به هم مرتبط میشوند.