معنی فارسی reasty

B1

مرطوب و دم‌کرده، به معنای هوای مرطوب و سنگین.

Characterized by moisture; stuffy or humid.

example
معنی(example):

هوای مرطوب و دم کرده در اتاق حس سنگینی می‌کرد.

مثال:

The reasty air in the room felt overwhelming.

معنی(example):

او بوی مرطوب کتاب‌های قدیمی را متوجه شد.

مثال:

He noticed the reasty smell of the old books.

معنی فارسی کلمه reasty

: معنی reasty به فارسی

مرطوب و دم‌کرده، به معنای هوای مرطوب و سنگین.