معنی فارسی reavouch
B1دوباره تأیید کردن، عمل تأیید مجدد یک وعده یا تعهد.
To affirm or promise something again, particularly in a formal context.
- VERB
example
معنی(example):
او باید تعهد خود را دوباره تأیید میکرد.
مثال:
He had to reavouch his commitment to the project.
معنی(example):
برای تأیید دوباره قول، او دوباره سند را امضا کرد.
مثال:
To reavouch the promise, she signed the document again.
معنی فارسی کلمه reavouch
:
دوباره تأیید کردن، عمل تأیید مجدد یک وعده یا تعهد.