معنی فارسی rebasis

B1

دوباره پایه‌گذاری کردن، تغییر دادن مبنای یک کار یا برنامه به منظور بهبود آن.

To establish a new basis for something, often with the intent of improvement or adaptation.

example
معنی(example):

شرکت تصمیم گرفت پروژه را بر اساس جدیدی تعریف کند تا کارایی را بهبود بخشد.

مثال:

The company decided to rebasis the project to improve efficiency.

معنی(example):

پس از تحلیل داده‌ها، نیاز داریم استراتژی‌های خود را دوباره پایه‌گذاری کنیم.

مثال:

After the data analysis, we need to rebasis our strategies.

معنی فارسی کلمه rebasis

: معنی rebasis به فارسی

دوباره پایه‌گذاری کردن، تغییر دادن مبنای یک کار یا برنامه به منظور بهبود آن.