معنی فارسی rebeat

B1

دوباره ضربه زدن، به خصوص در مورد ریتم یا ضربان قلب.

To beat again, often used in the context of music or rhythm.

example
معنی(example):

هنرمند مجبور شد برای نسخه جدید آهنگ، وزن را دوباره تنظیم کند.

مثال:

The artist had to rebeat the rhythm for the new version of the song.

معنی(example):

شما ممکن است نیاز داشته باشید در هنگام ورزش، ضربان قلب خود را دوباره تنظیم کنید.

مثال:

You might need to rebeat your heart rate during exercise.

معنی فارسی کلمه rebeat

: معنی rebeat به فارسی

دوباره ضربه زدن، به خصوص در مورد ریتم یا ضربان قلب.