معنی فارسی rebear

B1

دوباره تحمل کردن، تحمیل بار یا مسئولیت بر دوش کسی به طور مجدد.

To bear or endure something again, particularly a burden or responsibility.

example
معنی(example):

ما نیاز داریم بار را دوباره تحمل کنیم تا تعادل بهتری داشته باشیم.

مثال:

We need to rebear the load for better balance.

معنی(example):

او تصمیم گرفت دوباره بار انتظارات خانواده‌اش را به دوش بکشد.

مثال:

She decided to rebear the burden of her family's expectations.

معنی فارسی کلمه rebear

: معنی rebear به فارسی

دوباره تحمل کردن، تحمیل بار یا مسئولیت بر دوش کسی به طور مجدد.