معنی فارسی rebbred
B1دوباره تقدیر شدن، تجلیل یا ستایش مجدد به خاطر یک عمل خاص.
To be praised or awarded again.
- VERB
example
معنی(example):
او به خاطر اجرای خود از اینکه دوباره مورد تقدیر قرار گرفت، هیجانزده بود.
مثال:
He was excited to be rebbred for his performance.
معنی(example):
بازیگران به خاطر کار فوقالعادهشان در نمایش دوباره تقدیر شدند.
مثال:
The actors were rebbred for their outstanding work in the play.
معنی فارسی کلمه rebbred
:
دوباره تقدیر شدن، تجلیل یا ستایش مجدد به خاطر یک عمل خاص.