معنی فارسی rebed
B1دوباره بستر و رختخواب را آماده کردن.
To make a bed again or change the bedding.
- VERB
example
معنی(example):
لطفاً برای بازدیدکنندگان بعدی اتاق مهمان را دوباره بگسترید.
مثال:
Please rebed the guest room for the next visitors.
معنی(example):
بعد از مهمانی، باید اتاق نشیمن را دوباره بگسترایم.
مثال:
After the party, we need to rebed the living room.
معنی فارسی کلمه rebed
:
دوباره بستر و رختخواب را آماده کردن.