معنی فارسی rebeget

B1

دوباره زایندگی کردن یا به وجود آوردن.

To create or generate again.

example
معنی(example):

این زوج امیدوارند ارتباط از دست رفته خود را دوباره برقرار کنند.

مثال:

The couple hopes to rebeget their lost connection.

معنی(example):

آنها می‌خواهند شادی که روزگاری داشتند را دوباره به دست آورند.

مثال:

They want to rebeget the joy they once had.

معنی فارسی کلمه rebeget

: معنی rebeget به فارسی

دوباره زایندگی کردن یا به وجود آوردن.