معنی فارسی rebehold

B1

دیدن دوباره، به معنی تماشا کردن یا نگریستن به چیزی که قبلاً دیده شده است.

To see or observe something again.

example
معنی(example):

دیدن دوباره مناظر، خاطرات زیبایی را برایش زنده کرد.

مثال:

To rebehold the scenery brought back beautiful memories.

معنی(example):

او نیاز داشت کارش را دوباره ببیند تا به پیشرفت‌هایش پی ببرد.

مثال:

He needed to rebehold his work to appreciate its improvements.

معنی فارسی کلمه rebehold

: معنی rebehold به فارسی

دیدن دوباره، به معنی تماشا کردن یا نگریستن به چیزی که قبلاً دیده شده است.