معنی فارسی rebeset
B1دوباره تزئین کردن یا بازسازی چیزی با استفاده از مواد جدید.
To set again, especially as in rebuilding or redecorating.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت باغش را با گلهای زیبا دوباره تزئین کند.
مثال:
She decided to rebeset her garden with beautiful flowers.
معنی(example):
تیم آماده بود تا ساختار را برای ثبات بهتر دوباره بسازد.
مثال:
The team was ready to rebeset the structure for better stability.
معنی فارسی کلمه rebeset
:
دوباره تزئین کردن یا بازسازی چیزی با استفاده از مواد جدید.