معنی فارسی rebillet

B1

دوباره صورتحساب کردن، فرآیند ایجاد فاکتور جدید برای هزینه‌های قبلی.

To issue a new bill or invoice for previously billed charges.

example
معنی(example):

حسابدار هزینه‌های قبلی را هفته آینده دوباره صورتحساب می‌کند.

مثال:

The accountant will rebillet the previous charges next week.

معنی(example):

برای دوباره صورتحساب کردن خدمات، باید تأیید تغییرات را انجام دهید.

مثال:

To rebillet the services, you need to confirm the adjustments.

معنی فارسی کلمه rebillet

: معنی rebillet به فارسی

دوباره صورتحساب کردن، فرآیند ایجاد فاکتور جدید برای هزینه‌های قبلی.