معنی فارسی rebilling
B1روند دوباره صورتحساب کردن، فرآیند ایجاد فاکتور جدید برای خدمات یا هزینههای گذشته.
The process of issuing a new bill or invoice to ensure payment for past services or charges.
- NOUN
example
معنی(example):
دوباره صورتحساب کردن میتواند راه مؤثری برای اطمینان از پرداخت باشد.
مثال:
Rebilling can be an effective way to ensure payment.
معنی(example):
فرآیند دوباره صورتحساب کردن برای بهبود کارایی سادهسازی شده است.
مثال:
The rebilling process is streamlined for better efficiency.
معنی فارسی کلمه rebilling
:
روند دوباره صورتحساب کردن، فرآیند ایجاد فاکتور جدید برای خدمات یا هزینههای گذشته.