معنی فارسی rebourbonize
B1دوباره با بوربون درست کردن، برای افزایش طعم نوشیدنی یا غذا.
To add bourbon again to a recipe or drink for enhancing flavor.
- VERB
example
معنی(example):
ما مجبور شدیم دستور را برای افزودن طعم بیشتر دوباره با بوربون درست کنیم.
مثال:
We had to rebourbonize the recipe to add more flavor.
معنی(example):
برای بهتر کردن نوشیدنی، میتوانید آن را با یک روح غنیتر دوباره با بوربون درست کنید.
مثال:
To make the drink better, you can rebourbonize it with a richer spirit.
معنی فارسی کلمه rebourbonize
:
دوباره با بوربون درست کردن، برای افزایش طعم نوشیدنی یا غذا.