معنی فارسی rebrace

B1

دوباره تقویت کردن، به منظور افزایش استحکام یا ایمنی یک سازه یا وسیله.

To strengthen or support something again, often for stability or safety.

example
معنی(example):

تکنسین مجبور شد سازه را برای ایمنی دوباره تقویت کند.

مثال:

The technician had to rebrace the structure for safety.

معنی(example):

شما باید آن صندلی قدیمی را قبل از استفاده دوباره تقویت کنید.

مثال:

You should rebrace that old chair before using it.

معنی فارسی کلمه rebrace

: معنی rebrace به فارسی

دوباره تقویت کردن، به منظور افزایش استحکام یا ایمنی یک سازه یا وسیله.